دلنوشته‌ای برای خدا

 

خداوند مهربانم.

خداوند مهربانم ببخش که فراموش کردیم برای چه پا به زمین گذاشته‌ایم

فراموش کردیم بزرگیت و همه لطف ومحبت های بی دریغت را

سرمایه هایمان را برای هیچ خرج میکنیم

انگار تمام شدنی نیست و چه زود تمام میشود این سرمایه

انگار که چشم برهم زدنی بود این دنیا

هدف تو بودی تویی که نیازی به هیچ مخلوقی نداری ای

خالق قادر تو بی نیاز مطلقی

اما ما ادمها فکر کردیم با بندگی ات کاری برایت انجام میدهیم یا برایت فایده ای دارد

یادمان رفت که بازهم برای نیاز خودمان تو را میپرستیم معبودم

خداوندگارم سرمایه ام رو به پایان است

از تو میخواهم آنرا فقط برای رسیدن به تو خرج کنم ای پاینده ابدی

کمکم کن من ناتوان را تا بتوانم دل از این دنیای فانی کنده و فقط آنرا خانه تو گردانم

تویی که دارندگانت ثروتمند ترین و بیخدایان فقیرترینند

چقدر ناگفته هایم زیادست و توانم کم

چقدر پیش خود شرمنده و خجلم از عمری که به باد رفت

و درقبالش هیچ حاصلی برداشت نکردم

همیشه به من فهمانده ای که دل فقط جای توست

و هروقت به غیرتو دل بستم صدای شکستنش بلندتر به گوش رسید

اما بازهم فراموش کردم وباز دل بستم انگار این دنیاانتهایی ندارد

 


تابستون داغ کردیم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان پیفبا گروه صنعتی نوین بتون بازاریابی اینترنتی فروشگاه معرفی اجناس آژانس دیجیتال مارکتینگ آروند طرح های گرافیکی و پروژه های دانشجویی ????????IranPaladins | مرجع فارسی پالادینز